گروه فرهنگی مشرق؛ در طول روز چهره های فرهنگی کشور هر کدام به فراخور جایگاهشان درباره
مشکلات، دغدغه ها و فعالیت های خود با رسانه های مختلف گفتگو می کنند. در
ادامه توجه شما را به برخی مصاحبه های انجام شده فرهنگی در روز یکشنبه جلب می کنیم:
رسالت بوذری
را که بیشتر با اجرای برنامههای مذهبی و دفاع مقدسی در رسانه ملی
میشناسیم در گفتگویی با مهر از بزرگمردان 8 سال دفاع مقدس میگوید و اهمیت مستندهای شهید
آوینی که حتی اسپیلبرگ را بر آن داشته تا "نجات سرباز رایان" را با تاثیر
از آن بسازد.
*چه کسی امروز از خرمشهر یاد می کند؟ باید هر گوشه از خاک این شهر را به موزه تبدیل کرد، کاری که در همه جای دنیا برای هر گوشه از کشور خود که درگیر جنگ بوده است انجام می دهند. متاسفم که این آدمها و این دوران را آرام آرام فراموش می کنیم. اینکه رزمندگان به یادگارهایی برای این موزه تبدیل شده و مردم تنها می توانند بروند آنها را در موزه ببینند و از آنها یاد کنند اما خود این سرمایه ها کمتر به میدان آمده و سخن می گویند. این همان کاسبی کردن با جنگ است که حتی ممکن است به صورت معنوی باشد یعنی از آدمهای جنگ و جایگاه آنها به سود خود استفاده کردن.
*تمام فیلم های ماندگاری مثل "هیوا"، "آژانس شیشه ای" و بسیاری از کارهای موفق دفاع مقدسی از روی واقعیت و داستان زندگی آدم های عینی ساخته شده است. من با کسی گفتگو کردم که نقش جمشید هاشم پور در "هیوا" از روی شخصیت او ساخته شده بود. حاج رحیم صارمی، پیرمردی به شدت جذاب که زنده یاد رسول ملاقلی پور به خوبی توانسته بود او را کشف کند، کسیکه بچه های تفحص به او لقب پیر تفحص را دادند. بچه های تفحص یعنی آدمهایی عاشق که ماهها به دنبال چند پلاک و تکه های استخوان از همه علایق دنیا دل می کنند. کاش ما هم به تفحص در زندگی و منش آدم های جنگ می پرداختیم.
*بکار بردن صفات تفصیلی مثل بهترین، بزرگترین، برترین و ... متعلق به زمانی است که شما از بین چند گزینه بخواهید یکی را انتخاب کنید اما وقتی با گستره ای از انتخاب ها روبرو هستید صفت تفصیلی کمتر به کار برده می شود. با این حال یکی از مهمترین اتفاقاتی که در جنگ ما رخ داد این بود که در آن نسلی رشد کردند که با دغدغه سراغ جنگ آمدند. افرادی مثل رسول ملاقلی پور، ابراهیم حاتمی کیا و عده ای هم که در این حوزه تکنسین بودند اما سالهاست که خاموش شده اند مثل احمد مرادپور کارگردان "سجاده آتش" یا عزیزالله حمیدنژاد و یا دیگر فیلمسازانی که آثار درخشانی در حوزه دفاع مقدس ساخته اند.
****بلاخره بعد از کش قوسهای فراوان و حرفو حدیثهای بسیار نماینده ایرانا در جشنواره آکادمی اسکار مشخص شد. اما این انتخاب بدون سکوت انجام نشد افردای در همان ساعت های اولیه انتشار این خبر واکنش دادند و برخی هم از این انتخاب حمایت کردند که برخی از ای اظهار نظرها را در ذیل مشاهده می کنید
*جمال شورجه: من فیلم «گذشته»را ندیدم و صرف نظر از محتوایش اعتقاد دارم که فیلمی ایرانی نیست و نماینده ایران محسوب نمی شود. با توجه به اینکه سال گذشته هم فیلمی از همین کارگردان برنده اسکار فیلم خارجی زبان شد احتمال آن خیلی ضعیف است که بازهم مورد توجه هیئت داوران قرار بگیرد.«دربند» هم علیرغم مشکلاتی که داشت نماینده بهتری برای معرفی سینمای ایران در سطح جهانی بود که شاید به خاطر داشتن سرمایه گذار دولتی یعنی بنیاد فارابی در انتخاب آن تردید کردند و اعتقاد شخصی من به «استرداد» بود.
*امیر سمواتی تهیهکننده فیلم سینمایی «دربند»: اعضای کمیتهای که فیلم انتخابی ایران به آکادمی اسکار را برگزیدند، مشخص کنند که اطلاعات خود را چگونه بهدست آوردند؟! چراکه معتقدم بخش بینالملل بنیاد سینمایی فارابی اطلاعات غلطی را در این باره به آنها داده است.با وجود علاقهای که به اصغر فرهادی و آثارش دارم، معتقدم «گذشته» به ایران هیچ ربطی ندارد و آقای اسفندیاری باید توضیح بدهد که کدام بخش از مقررات اسکار تغییر کرده که ما میتوانیم فیلمی را که زبان بومی ندارد، به عنوان نماینده کشور به این آکادمی معرفی کنیم؟!. از اینکه یک فیلمساز ایرانی میتواند در اسکار مطرح باشد، خوشحالم اما از اینکه برای این انتخاب، اطلاعات غلط ارایه شده، ناراحتم.
*چه کسی امروز از خرمشهر یاد می کند؟ باید هر گوشه از خاک این شهر را به موزه تبدیل کرد، کاری که در همه جای دنیا برای هر گوشه از کشور خود که درگیر جنگ بوده است انجام می دهند. متاسفم که این آدمها و این دوران را آرام آرام فراموش می کنیم. اینکه رزمندگان به یادگارهایی برای این موزه تبدیل شده و مردم تنها می توانند بروند آنها را در موزه ببینند و از آنها یاد کنند اما خود این سرمایه ها کمتر به میدان آمده و سخن می گویند. این همان کاسبی کردن با جنگ است که حتی ممکن است به صورت معنوی باشد یعنی از آدمهای جنگ و جایگاه آنها به سود خود استفاده کردن.
*تمام فیلم های ماندگاری مثل "هیوا"، "آژانس شیشه ای" و بسیاری از کارهای موفق دفاع مقدسی از روی واقعیت و داستان زندگی آدم های عینی ساخته شده است. من با کسی گفتگو کردم که نقش جمشید هاشم پور در "هیوا" از روی شخصیت او ساخته شده بود. حاج رحیم صارمی، پیرمردی به شدت جذاب که زنده یاد رسول ملاقلی پور به خوبی توانسته بود او را کشف کند، کسیکه بچه های تفحص به او لقب پیر تفحص را دادند. بچه های تفحص یعنی آدمهایی عاشق که ماهها به دنبال چند پلاک و تکه های استخوان از همه علایق دنیا دل می کنند. کاش ما هم به تفحص در زندگی و منش آدم های جنگ می پرداختیم.
*بکار بردن صفات تفصیلی مثل بهترین، بزرگترین، برترین و ... متعلق به زمانی است که شما از بین چند گزینه بخواهید یکی را انتخاب کنید اما وقتی با گستره ای از انتخاب ها روبرو هستید صفت تفصیلی کمتر به کار برده می شود. با این حال یکی از مهمترین اتفاقاتی که در جنگ ما رخ داد این بود که در آن نسلی رشد کردند که با دغدغه سراغ جنگ آمدند. افرادی مثل رسول ملاقلی پور، ابراهیم حاتمی کیا و عده ای هم که در این حوزه تکنسین بودند اما سالهاست که خاموش شده اند مثل احمد مرادپور کارگردان "سجاده آتش" یا عزیزالله حمیدنژاد و یا دیگر فیلمسازانی که آثار درخشانی در حوزه دفاع مقدس ساخته اند.
****بلاخره بعد از کش قوسهای فراوان و حرفو حدیثهای بسیار نماینده ایرانا در جشنواره آکادمی اسکار مشخص شد. اما این انتخاب بدون سکوت انجام نشد افردای در همان ساعت های اولیه انتشار این خبر واکنش دادند و برخی هم از این انتخاب حمایت کردند که برخی از ای اظهار نظرها را در ذیل مشاهده می کنید
*جمال شورجه: من فیلم «گذشته»را ندیدم و صرف نظر از محتوایش اعتقاد دارم که فیلمی ایرانی نیست و نماینده ایران محسوب نمی شود. با توجه به اینکه سال گذشته هم فیلمی از همین کارگردان برنده اسکار فیلم خارجی زبان شد احتمال آن خیلی ضعیف است که بازهم مورد توجه هیئت داوران قرار بگیرد.«دربند» هم علیرغم مشکلاتی که داشت نماینده بهتری برای معرفی سینمای ایران در سطح جهانی بود که شاید به خاطر داشتن سرمایه گذار دولتی یعنی بنیاد فارابی در انتخاب آن تردید کردند و اعتقاد شخصی من به «استرداد» بود.
*امیر سمواتی تهیهکننده فیلم سینمایی «دربند»: اعضای کمیتهای که فیلم انتخابی ایران به آکادمی اسکار را برگزیدند، مشخص کنند که اطلاعات خود را چگونه بهدست آوردند؟! چراکه معتقدم بخش بینالملل بنیاد سینمایی فارابی اطلاعات غلطی را در این باره به آنها داده است.با وجود علاقهای که به اصغر فرهادی و آثارش دارم، معتقدم «گذشته» به ایران هیچ ربطی ندارد و آقای اسفندیاری باید توضیح بدهد که کدام بخش از مقررات اسکار تغییر کرده که ما میتوانیم فیلمی را که زبان بومی ندارد، به عنوان نماینده کشور به این آکادمی معرفی کنیم؟!. از اینکه یک فیلمساز ایرانی میتواند در اسکار مطرح باشد، خوشحالم اما از اینکه برای این انتخاب، اطلاعات غلط ارایه شده، ناراحتم.
*اسفندیاری، مدیر بخش بینالملل بنیاد سینمایی فارابی: کمیته انتخاب با دقت، با صرف وقت بسیار و بحثهای چالشی زیاد پس از جلسات طولانی و با در نظر گرفتن قوانین آکادمی اسکار به این نتیجه رسید که فیلم «گذشته» به کارگردانی اصغر فرهادی انتخاب شود. این یک دیدگاه سطحی است که تصور شود، اعضای 9 نفره کمیته انتخاب، ناآگاهانه فیلمی را براساس یک سری اطلاعات غلط انتخاب کردهاند. چرا که از سال 2007 قید زبان بومی از مقررات اسکار حذف شد و به واسطه همین تغییر مقررات، فیلم «عشق» به کارگردانی میشل هانکه از اتریش به اسکار معرفی شد. فیلم اصغر فرهادی به عنوان فیلمی که میتواند موفقیت بیشتری را کسب کند، از سوی هیأت انتخاب معرفی شد. همچنین اصغر فرهادی به عنوان مهمترین فردی که خلاقیتهای فیلم مدیون اوست برآمده از سینمای ایران و متعلق به سینمای ایران است.